
خبرگزاری آریا -گذشتن از مانع های کله قندی مارپیچ، تخصص علیرضا است و شوت های از راه دور امیرحسین همیشه به هدف می خورد. پوریا هم در طناب کشی ده نفر را حریف است و در هر گروهی او باشد آن گروه بازنده از میدان بیرون نمی رود، اما مربی حواسش به ارشیا و یونس هم هست و می داند وقتی ارشیا می خواهد از لابه لای مانع ها رد شود، باید فاصله کله قندهای پلاستیکی را کم کند تا او پیش از آن که از دل و دماغ بیفتد و خسته شود، به ته مسیر مارپیچ برسد. یونس چون نمی خواهد هیچ حریفی روی دست او بلند شود، تنها بازی کردن را ترجیح می دهد، ولی رگ خوابش دست مربی است و ترفندهای او برای همبازی کردن یونس با علیرضا و امیرحسین همیشه جواب می دهد. ابراهیم ساربان سال ها است با بچه ها تمرین می کند و در کنار آموزش حرکات ورزشی برای تقویت شادابی و اعتماد به نفس آنها تلاش می کند. ایشان از مربیان طرح ورزش مؤسسه توانبخشی ولیعصر(عج) است و از زمان آغاز دوره های ورزش همگانی که این مؤسسه برای دختران و پسران کم توان ذهنی و اتیسم خفیف 8 تا25 ساله تدارک دیده است ،حدود 15 سال می گذرد:
- اول اختلاط؛بعد ورزش
هر کدام از بچه ها که همراه والدین شان از راه می رسند، با قیل و قال پرهیجان خود سکوت صبحگاهی بن بست شمس را می شکنند. امروز به سالن ورزش ارمغان عصر آمده ایم. مربی و مددکاران مجموعه پیش از بچه ها رسیده اند و به دیدن هر یک از آنها گل از گل شان می شکفد. آقای مربی در حال چیدن مانع های رنگارنگ وسط سالن است و علیرضا تا چشمش به کله قندهای پلاستیکی می افتد، بدون چاق سلامتی با مربیانش به طرف آنها می دود. یونس و امیرحسین از راه نرسیده اختلاط شان گل می اندازد و می خواهند همه چیزهایی را که در طول هفته دیده اند یا شنیده اند، ریز و جزء به جزء برای هم تعریف کنند: «مامانم برای تولدم یک توپ بزرگ خرید... یک توپ خیلی بزرگ...» «من 4 بار بوق ماشین قرمز عمو حسین را زدم. 4 بار...» آنها یک هفته در خانه انتظار کشیده اند تا پنج شنبه از راه برسد و دوباره همدیگر را ببینند و حالا نباید هیچ حرفی توی دل های گنجشکی شان ناگفته بماند. مادرها که در اتاق مجاور سالن نشسته اند، گاهی به داخل سالن سرک می کشند تا شور و انرژی بچه ها را بعد از یک هفته خانه نشینی تماشا کنند.
- حریف تمرینی امیرحسین
صدای سوت مربی خبر می دهد که باید همه برای نرمش کنار هم بایستند و پسرها راضی و ناراضی حرف های شان را نیمه تمام می گذارند. در حالی که بچه ها در ردیفی کج و معوج ایستاده اند و خودشان را گرم می کنند، امیرحسین مشغول بازی با توپ والیبال است و شور و هیجانش باعث می شود آقا ابراهیم تمرین بچه ها را به مربی دیگری بسپارد تا به سراغ او برود. شوت های از راه دور امیرحسین حرف ندارد و وقتی مربی روی صندلی می ایستد تا هم قد و اندازه و حریف تمرینی او شود، آنقدر تر و فرز توپ را به طرفش می فرستد که مربی به زحمت می تواند آن را مهار کند. همین که نرمش بچه ها تمام می شود، پوریا و کشیر معطل تعیین تکلیف کردن مربیان نمی مانند و به سراغ حلقه ها و طناب گوشه باشگاه می روند. همه بچه ها از زور بازوی پوریا باخبرند و می دانند او در طناب کشی تا برنده نشود کوتاه نمی آید، ولی مربیانش باید مراقب باشند که در این زورآزمایی حفره زیر قلبش که همراه بیماری سندرم داون از موقع تولد تا حالا همیشه همراهش بوده کار دستش ندهد. البته اگر هم مانع حریف آزمایی او شوند، حتما اشکش درمی آید و از آقای مربی دلگیر می شود.
- موفقیت تازه آقای قهرمان
از مقام آوردن یونس در مسابقات دو و میدانی نوجوانان استثنایی شهر تهران چند سال گذشته، اما هنوز هم اتفاقات خوب آن روز برایش تازه است و پا به پای مربی دور سالن می چرخد و با طول و تفصیل ماجرا را برای او تعریف می کند. احسنت و آفرین گفتن های مربی یونس را بر سر ذوق می آورد و نرم نرمک راضی می شود همراه کشیر حلقه بزند. حتی علیرضا و امیرحسین هم در حلقه زدن به گرد پای کشیر نمی رسند، ولی او روی آقای مربی را زمین نمی اندازد و با حوصله و مهربانی فوت و فن و قلق های طناب زنی اش را به یونس یاد می دهد. برای این که یونس بتواند این قلق های سخت را تمرین کند باید آقا ابراهیم پرحوصله به کمک کشیر بیاید و بارها حلقه را میان زمین و هوا معلق نگه دارد تا یونس وسط حلقه بدن کند و سنگینش را کمی پیچ و تاب دهد. ساعت که به 10 و نیم صبح نزدیک می شود، مادرها یکی یکی به سراغ بچه ها می آیند تا لباس گرم به آنها بپوشانند و برای رفتن به خانه آماده شوند. یونس با دیدن مادرش به طرف او می دود و هیجان زده برایش تعریف می کند که بالاخره توانسته مثل کشیر و علیرضا و امیرحسین حلقه بزند....
- یک طرح ویژه
«طرح ورزش همگانی ویژه نوجوانان و جوانان کم توان ذهنی » تدبیر خلاقانه مسئولان موسسه توانبخشی ولیعصر (عج) برای بیرون آوردن این عزیزان از پیله تنهایی شان است. در قالب این طرح که به صورت رایگان در تهران و برخی شهرها برگزار می شود، پسران و دختران 8 تا 25 ساله در باشگاه های ورزشی ای که موسسه در گوشه کنار شهر اجاره می کند، به تمرین ورزش هایی متناسب با شرایط خود می پردازند تا علاوه بر داشتن تحرک، فعالیت های گروهی را تجربه و تمرین کنند و با کشف توانایی های خود اعتماد به نفس پیدا کنند.
در طول 15 سالی که از اجرای طرح ورزش همگانی می گذرد، در مقاطع مختلف در شهرهای شیراز، مشهد، کاشان، کرج ، سنندج، کرمانشاه، بیرجند هم اجرا شده است.
مؤسسه توانبخشی ولیعصر(عج ) بیش از 30 سال است که افتخار خدمت به کودکان، نوجوان و جوانان استثنایی در قالب ایجاد و اداره مراکز توانبخشی، اجرای طرحهای حمایتی در سطح کشور و انجام فعالیتهای علمی – تحقیقاتی و آموزشی را دارد.
گزارش فوق، روایت خبرنگار « همشهری آنلاین » از طرح ورزش مؤسسه توانبخشی ولیعصر(عج) بوده است.