
خبرگزاری آریا - اقتصاد روستایی ایران، بهعنوان یکی از پایههای بنیادین توسعه ملی، طی دهههای گذشته نقش تعیینکنندهای در تأمین امنیت غذایی کشور، ایجاد اشتغال مولد و حفظ توازن جمعیتی ایفا کرده است. با وجود این، ساختار اقتصاد روستایی همچنان از ضعف تاریخی وابستگی به تولیدات خام، نبود ارزش افزوده کافی، و عدم یکپارچگی با زنجیرههای مدرن تولید و بازار رنج میبرد. در چنین شرایطی، توسعه صنایع تبدیلی نه صرفاً یک رویکرد تکمیلی، بلکه ضرورتی راهبردی و اجتنابناپذیر برای ارتقای بهرهوری و بهبود معیشت روستاییان بهشمار میرود.
صنایع تبدیلی، بهعنوان حلقه واسط میان تولید اولیه و بازار مصرف، زمینهساز افزایش چشمگیر ارزش اقتصادی محصولات کشاورزی و دامی است. این صنایع از طریق فرآوری، استانداردسازی، بستهبندی و افزایش ماندگاری محصولات، امکان تبدیل مواد خام به کالاهای باارزشافزوده بالا را فراهم میسازند. نمونههای رایج این فرایند شامل تبدیل گندم به آرد، شیر به فرآوردههای لبنی، میوهها به کنسانتره یا خشکبار، و گیاهان دارویی به عصارههای صنعتی است.
وجود چنین صنایعی در مناطق روستایی افزون بر افزایش مستقیم درآمد تولیدکنندگان، نقش مهمی در کاهش ضایعات فصلی و جلوگیری از هدررفت محصولات ایفا میکند. از منظر اجتماعی و اقتصادی نیز ایجاد واحدهای صنایع تبدیلی میتواند محرک شکلگیری فرصتهای شغلی پایدار، جلوگیری از مهاجرت نیروهای جوان، و تقویت ساختار اقتصادی خانوادههای روستایی باشد.
با وجود ظرفیتهای فراوان، توسعه صنایع تبدیلی در مناطق روستایی کشور با مجموعهای از موانع بنیادین روبهروست که لازم است با رویکردی کلان و هماهنگ مورد توجه قرار گیرد. برخی از مهمترین موانع عبارتاند از:
کمبود زیرساختهای پایه و امکانات پشتیبان در حوزه انرژی، حملونقل، سردخانه، راههای دسترسی و شبکههای توزیع.
فقدان نیروی انسانی متخصص و آموزشدیده برای بهرهبرداری از فناوریهای نوین در فرایندهای تولید و بستهبندی.
کمبود سرمایهگذاری و دشواری دسترسی به تسهیلات مالی برای ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی کوچک و متوسط.
ضعف نظام بازاریابی و شبکههای فروش داخلی و خارجی که مانع ورود گسترده محصولات فرآوریشده به بازارهای رقابتی میشود.
مشکلات مربوط به استانداردسازی، کنترل کیفیت و بستهبندی که در بسیاری از واحدهای کوچک، امکان رقابت را محدود میکند.
برای عبور از این چالشها و تبدیل ظرفیتهای بالقوه به فرصتهای بالفعل، لازم است که مجموعه سیاستها و اقدامات حمایتی با مشارکت سازمانیافته سه ضلع اصلی؛ دولت، بخش خصوصی و تعاونیهای محلی، ساماندهی شود.
دولت میبایست از طریق توسعه زیرساختهای عمومی، ارائه تسهیلات هدفمند، حمایت از خوشههای صنعتی روستایی و ایجاد چارچوبهای تسهیلگر سرمایهگذاری، بستر لازم را فراهم کند.
بخش خصوصی بهعنوان موتور محرک تولید صنعتی، میتواند با سرمایهگذاری مستقیم، بهکارگیری فناوریهای نوین و ایجاد شبکههای بازاریابی، نقشی اساسی در ارتقای کیفیت و رقابتپذیری ایفا کند.
تعاونیهای روستایی و تشکلهای تولیدی نیز با تجمیع منابع و افزایش قدرت چانهزنی کشاورزان، امکان مشارکت فعال آنان در زنجیره ارزش را فراهم میآورند.
بیتردید، صنایع تبدیلی نه تنها میتواند ساختار اقتصادی روستاهای ایران را دگرگون سازد، بلکه در سطح کلان، به کاهش خامفروشی، افزایش صادرات غیرنفتی، تقویت تولید داخل و ارتقای جایگاه اقتصادی کشور منجر خواهد شد. در شرایطی که اقتصاد ایران نیازمند تنوعبخشی به منابع درآمدی و گذار به الگوی تولیدمحور است، حمایت راهبردی از صنایع تبدیلی باید در اولویت تصمیمگیریهای کلان اقتصادی قرار گیرد.
تحقق این مهم، آیندهای پایدارتر و توانمندتر برای روستاها رقم خواهد زد و مسیر توسعه ملی را با سرعت و انسجام بیشتری پیش خواهد برد.
تهیه و تنظیم : محمد چهاردولی -خبرنگار اقتصادی آریا