
خبرگزاری آریا - این یادداشت را کسی مینویسد که فاجعه حلبچه و سردشت را در قاب دوربینها و گزارشها ندیده؛ بلکه آن را با چشمان خودش لمس کرده است.
به گزارش خبرگزاری آریا از تبریز؛ من از نسل یادگاران دفاع مقدسم؛ جانبازی که از قافله شهدا جا ماند و روزی در میان دود و ناله و خاکستر، مجروحان بیشمار حلبچه را به بیمارستان مریوان منتقل میکردم. هنوز هم خاطره آن روزها مثل گازی بیرنگ در سینهام میپیچد و بوی خردل را دوباره زنده میکند، حلبچه نام یک شهر نیست؛ نام لحظهای است که جهان ایستاد و تماشا کرد.
قدرتهای
بزرگ جهان با سکوت خود در برابر جنایات شیمیایی حلبچه و سردشت، همدستی
پنهان خود را نشان دادند و سکوت جهانی در برابر قتلعام حلبچه و سردشت، لکه
ننگی بر پیشانی قدرتهای بزرگ است.
سردشت
فقط یک نقطه مرزی نیست؛ نشانی است از سقوط اخلاقی بشر. در یک نیمروز، پنج
هزار انسان، زن و مرد و کودک، بیهیچ مقاومتی و بیهیچ فرصتی برای فرار، با
چشمانی باز و سینههایی سوخته بر خاک افتادند. و جهان؟ جهان ترجیح داد
ببیند اما نبیند؛ بشنود اما نفهمد.
آقای
ترامپ و متولیان نهادهای بینالمللی، ما هرگز نگفتهایم جمهوری اسلامی
مدینه فاضله است! یا شما نباید درباره حقوق بشر سخن بگویید! اما در دل همین
"اما" هزاران زخم چرکین مانده است، پرسش ساده است و سالهاست بیپاسخ
مانده:
اینکه
چرا از سال 1366 تاکنون، شما و هیچکس کشورهایی را که گازهای شیمیایی را به
رژیم بعث تحویل دادند، بازخواست نکرده؟! چرا سازندگان و معاملهگران این
مرگ خاموش هنوز آزادانه قدم میزنند، بیآنکه حتی یکبار در برابر دادگاهی
پاسخگو باشند؟


آیا آنان که این بشکههای مرگ را به عراق گسیل کردند، نمیدانستند قرار است روی سینه کودکان فرود بیاید؟ نمیدانستند زنان باردار، پیرمردان خسته و مردمی که حتی نام سلاح شیمیایی را نشنیده بودند، قربانی خواهند شد؟
شما که هر روز از ارزشهای انسانی و حقوق بشر سخن میگویید، چگونه بر مرگ هزاران انسان در حلبچه و سردشت سکوت کردید؟ چرا استفاده از سلاحهای ممنوعه را حتی یکبار با صدایی بلند محکوم نکردید؟
آقا ترامپ و... این سکوت، سکوت انسانی نیست؛ سکوت شریک جرم وجنایت تاریخی است، تا امروز نه جبرانی بوده، نه دادگاهی، نه گزارشی که راه را بر تکرار این جنایت ببندد، برای جانبازان شیمیایی نه قدمی درخورِ دردشان برداشته شده و نه فریادی از تریبونهای جهانی برخاسته است.
مردم ایران حق دارند با صدای رسا بگویند: سخن شما و امثال شما درباره قانون، دموکراسی و حقوق ملت، فریب دیپلماسی است؛ ابزاری تنها برای تأمین منافع شخصی و جناحی شما و این سکوت شما در برابر جنایات و ناعدالتیهای بینالمللی، نشانگر بیاعتنایی شما به زندگی و حقوق انسانهایی است که نه در دایره منافع شما قرار دارند و نه متحد شما هستند.
ای کاش فقط یکبار، یکبار با صدایی رسا و بیپرده، جهان اعتراف میکرد که آنچه در این دو شهر گذشت، جنایت بود؛ نه حادثه، نه اشتباه، نه حاشیه جنگ. جنایتی روشن علیه انسان. تا وقتی این حقیقت گفته نشود، حلبچه خاموش نمیشود، سردشت آرام نمیگیرد و ما بازماندگان هنوز با بوی گاز و خاطرات خاکستر زندگی میکنیم.
هر وقت به این جنایت ها ورود کردید ما قبول خواهیم کرد شما حامی حقوق
بشرید و برای حقوق انسان ها مبارزه می کنید نه برای نفت و منافع، قضاوت به
عهده تاریخ است و ...
تاریخ منتظر عدالت مانده،
و عدالت هنوز نرسیده است.
محمدرضا ایازی
یادگار دفاع مقدس
جانباز مانده از قافله شهدا و پژوهشگر در مقطع دکتری علوم سیاسی